نشست «آینده مطلوب صداوسیما» در دانشگاه صداوسیما برگزار شد
نشست تخصصی با عنوان «آینده مطلوب صداوسیما» روز سهشنبه ۴ اردیبهشت ماه در سالن شهید مهندس این دانشگاه با حضور جمعی از کارشناسان برجسته رسانه برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی دانشگاه صداوسیما، روز سهشنبه چهارم اردیبهشت ماه نشست آینده مطلوب صداوسیما به میزبانی انجمن علمی مطالعات میان رشتهای رسانه و با حضور دکتر مهدی منتظر قائم عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، دکتر عبدالکریم خیامی عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) و دکتر محمد حسام پور معاون نظارت ساترا در سالن شهید مهندس دانشگاه برگزار شد و مهمانان به بحث و بررسی چالشها و فرصتهای پیش روی صداوسیما در عصر رسانههای نوین پرداختند.
دکتر منتظر قائم با تأکید بر لزوم تحول در صداوسیما، اظهار داشت: آینده، نتیجهی برخورد ما با چالشهای امروز است. در دنیایی که دائماً در حال تغییر است، تنها عنصری که میتواند با این تحولات وفق یافته و رشد کند، عنصر پویا و منعطف خواهد بود. در غیر این صورت، جایگاه خود را از دست خواهد داد.
ایشان با اشاره به مشکلات موجود در صداوسیما، از جمله تأخر در واکنش به مسائل و فقدان آمادگی برای رویارویی با چالشها بیان داشت: امروزه مخاطب و شرایط رسانهای به طور کامل دگرگون شدهاند و تعامل ساختاری بین رسانه و وجوه اجتماعی نیز معنای جدیدی به خود گرفته است. غفلت از این تحولات و عدم مدیریت علمی در این زمینه، میتواند به عاملی بازدارنده در مسیر پیشرفت تبدیل شود.
دکتر منتظر القائم در ادامه گفت: در دهههای اخیر، شاهد تلاشهایی برای رفع چالشهای پیش روی صدا و سیما بودهایم، اما این تلاشها به طور کامل کافی نبوده و چالشهای جدیدی از منابع ناشناخته به طور مداوم پدیدار شدهاند. این امر نشاندهندهی تأخری است که در این حوزه وجود دارد.
یکی از مهمترین چالشهای کلان صداوسیما، از نظر ایشان، رابطه صداوسیما با نهادهای رسانهای دیگر است: ساختار سیاستگذاری و حاکمیت کلان در صدا و سیما با اشکالاتی روبرو است. قانون ابلاغی در خصوص نظارت بر صدا و سیما به درستی اجرا نشده و این سازمان درگیر چالشهای سیاسی است. عدم وجود تعریفی روشن از رابطه صداوسیما با سایر نهادهای رسانهای، به مشکلات عدیدهای در این زمینه دامن زده است. ضروری است که یک رابطه ساختاری و کارکردی درست و مفید بین این نهادها برقرار شود. در حال حاضر، شاهد آشفتگی در مدل هنجاری در سطح سازمانی و عدم تعریف روشن از رابطه صدا و سیما با بسیاری از نهادها در سطح کلان هستیم که این امر چالشهای متعددی را به وجود آورده است.
در ادامه نشست، دکتر خیامیبا تأکید بر لزوم توجه به محورهای کلیدی در مدیریت رسانه، اظهار داشت: سازمانهای رسانهای با مجموعهای از محورهای به هم پیوسته سروکار دارند که باید به طور همزمان مورد توجه قرار گیرند. این محورها شامل مخاطب، محتوا، فناوری، اقتصاد رسانه، منابع انسانی و نظام نهادی سازمان رسانهای هستند. برخی از این محورها نقش پیشراننده را ایفا میکنند و حرکت آنها سایر مولفهها را نیز به جنبش در میآورد.
ایشان در خصوص موضوع مخاطب و ادبیات حاکم بر صداوسیما، بیان داشت: ما باید به تدریج در مورد فرهنگ هواخواهی در این رسانه صحبت کنیم. پارادایم حاکم بر صدا و سیما در حال حاضر، مخاطبسنجی صرف است که باید به سمت مخاطبپژوهی حرکت کند. غفلت از این امر و عدم توجه به علایق و نیازهای مخاطب، میتواند مشکلات بسیاری را برای آینده صداوسیما به وجود آورد. بخشی از سیاستهای ما در این زمینه غلط است و نباید صرفاً به دنبال اندازهگیری مخاطب باشیم. صداوسیما نیازمند یک مرکز دادهی جدی است و ما باید در قبال محور مخاطب برای آینده، آرایش جدیدی اتخاذ کنیم.
دکتر خیامی در ادامه به نقش فناوری در رسانه اشاره کرد و گفت: فناوری یکی از محورهای کلیدی در مدیریت رسانه است که متأسفانه به آن اهمیت چندانی داده نمیشود. مباحث جامعهشناسی، روانشناسی و ارتباطات تکنولوژی و فناوری به مراتب پیچیدهتر از صرفاً استفاده از ابزارهای جدید است. اینکه یک فناوری جدید چه تغییراتی بر جامعه و روان مخاطب میگذارد، بسیار حائز اهمیت است. هوش مصنوعی به عنوان نمونهای از این فناوریها، تغییر شگرفی در جوامع ایجاد کرده و گاه باعث میشود مردم عادی نیز وارد تولیدات حرفهای و نیمهحرفهای شوند.
ایشان با تأکید بر ضرورت تقویت بعد تنظیمگری در صداوسیما، اظهار داشت: آینده مطلوب صدا و سیما، وجود صدها شبکه رادیویی و تلویزیونی است. در بحث محتوا نیز باید گفت که ذائقه بصری، دیداری و شنیداری مخاطب در سالهای اخیر به طور قابل توجهی تغییر کرده است. اما مهمتر از اینها، ذائقه تحلیلی جامعه نیز دگرگون شده است. دستگاه ادراکی مردم تغییر کرده و جور دیگری نشانهها را فهم و مصرف میکند. استفاده از نتایج پیشین جامعهشناسی برای تحلیل این تغییرات، به بنبست میانجامد چرا که همه چیز، حتی روشهای تحلیل نیز دستخوش تغییر شده است.
دکتر حسامپور نیز با اشاره به تحولات چشمگیر در عرصه رسانه و ظهور فناوریهای نوین، به بررسی وضعیت تلویزیون در عصر حاضر پرداخت. ایشان با بیان اینکه بسیاری از محققان عصر حاضر را «دوران پسا تلویزیون و تکثر» مینامند، اظهار داشت: تلویزیون در این دوران با چالشهای متعددی روبرو شده است که از جمله آنها میتوان به ظهور اینترنت و گسترش رسانههای نوین اشاره کرد. این چالشها، تصور عمومی از تلویزیون را تحت الشعاع قرار داده و به نوعی نقض غرض تلقی میشود.
دکتر حسامپور در ادامه به نقش ساختارهای تلویزیونی در شکلگیری این تصور عمومی اشاره کرد و گفت: نگاه افرادی که در این ساختارها مشغول به کار هستند، تا حد زیادی بر تصور مردم از تلویزیون اثرگذار بوده است. به گفته یکی از تحلیلگران، نبرد بر سر آینده تلویزیون در واقع نبردی بر سر آینده فرهنگهاست. درک این موضوع، ضرورت توجه جدی به الگوی حاکمیت و تمرکز بر روی فرهنگ در این رسانه را بیش از پیش آشکار میسازد.
ایشان با تأکید بر اینکه آینده تلویزیون الزاماً خارج از تصورات گذشته نیست، خاطرنشان کرد: اگرچه ساختار سنتی تلویزیون در جامعه تا حدودی رنگ باخته، اما بازتولید جدیدی از مفهوم تلویزیون در حال شکلگیری است. این بازتولید، فرصتهای جدیدی را برای این رسانه به وجود میآورد که باید مورد توجه قرار گیرد.
دکتر حسامپور در بخش دیگری از سخنان خود به نقد تخصصی و فناورانه تلویزیون در فضای اجتماعی پرداخت و گفت: لغزشهای موجود در تلویزیون، پدیدهای منحصر به فرد این رسانه نیست و در سایر حوزهها نیز به چشم میخورد. با وجود این چالشها، باید تلاش کرد تا آیندهای تاثیرگذار برای تلویزیون در جامعه رقم زده شود و این رسانه رهبری جریان تولید محتوا را در دست داشته باشد.
در پایان این نشست، دانشجویان حاضر در جلسه پرسشهایی را در خصوص مسائل مربوط به رسانه ملی مطرح کردند.