به گزارش روابط عمومی دانشگاه صدا و سیما، در این همایش که در روزهای دوشنبه و سه شنبه 19 و 20 اردیبهشت ماه با موضوع «عدالت در گام دوم انقلاب اسلامی» برگزار شد، چهرههای نام آشنای عرصه علوم انسانی و نخبگان دانشگاهی درباره ابعاد مختلف فکری استاد مطهری سخن گفتند.
از جمله سخنرانان این همایش میتوان به حسن رحیمپور ازغدی، محمد مطهری، نجف لکزایی، عماد افروغ و ... اشاره کرد.
در نخستین روز این همایش حسن رحیمپور ازغدی و حجت الاسلام محمد مطهری مهمان دانشگاه صدا و سیما بودند. حسن رحیمپور ازغدی درباره عدالت از منظر شهید مطهری سخن گفت: «در این جلسه میخواهم مقوله عدالت در هنر و رسانه را با نگاه به آن چیزهایی که شهید مطهری درباره فلسلفه هنر گفته است، مطرح کنم.»
وی ضمن ارائه تعریفی از عدالت گفت: اگر عدالت را به معنای «هر چیزی جای خود» تعریف کنیم، اولین معنایش این است که هر چیزی باید دقیقا در جای خود قرار گیرد. در حقیقت، در نظام هستی هر چیزی جایگاه خود را دارد و مهندسی شده است. شما به عنوان هنرمند و اهالی رسانه در این جلسه حضور دارید، پس باید بدانیم که رسانه و هنر چه جایگاهی دارند و عدالت در آنها چگونه معنا پیدا میکند؟
 |
وی با اشاره به کسانی که اعتقاد به جدایی هنر و عقیده دارند، گفت: «کسانی که در عرصه هنر، رسانه و خبر ادعا میکنند که اینجا جای آموزش نیست و صرف زیبایی و هنرمندی است، اشتباه میکنند. هنرمند و فرد رسانهای که میگوید «چیزی به مردم نمیگویم و فقط هنرم را در معرض دید گذاشتهام»، متوجه نیست که نمیتوان چیزی گفت و در عین حال چیزی نگفت! برای مثال، اگر یک دوربین را به صورت ثابت روبهروی یک دیوار صاف هم قرار بدهید، پیام دارد، حتی اگر خود هنرمند متوجه نشود که پیام آن چیست. دقت داشته باشید «سکوت» پیام دارد، چه برسد به فیلمسازی، مستندسازی، کشیدن یک نقاشی و ... . بنابراین ارتباط بین هنر و رسانه با ایدئولوژی، عدالت، عقیده و اخلاق مهمترین نکتهای است که باید بدان توجه داشت.»
ایشان با اشاره به اینکه کار رسانهای میتواند عادلانه یا ظالمانه باشد، گفت: هنر میتواند در خدمت ظلم یا عدل قرار گیرد. هر حرفی یا بهجاست یا بیجا؛ بنابراین کار رسانهای میتواند عادلانه و بهجا یا ظالمانه باشد. برای مثال به آثار هنری متعددی که در سراسر دنیا ساخته میشود دقت کنید. ممکن است بسیاری از آنها از نظر بصری زیبا و جذاب باشند، اما در کنار آن باید به زیبایی محتوا نیز دقت داشت. به عبارت دیگر، زیبایی فرم، هم میتواند مشمول عدالت قرار گیرد هم ظلم، اما زیبایی محتوا، فراتر از آن است. هرجا محتوا هست، ایدئولوژی داریم، یعنی ظلم و عدل داریم. خیلیها را داشتیم که در ابتدای انقلاب فیلمهای ارزشی میساختند اما بعدا رفتند و در اسرائیل برای بهاییها فیلم ساختند. در نقطه مقابل کسی هم مثل نادر طالبزاده را داشتیم که از آمریکا آمده بود اما با دوربینش به جبهه رفت و از دفاع مقدس فیلم ساخت.
وی با اشاره به دیدگاه شهید مطهری درباره فلسفه هنر و زیباییشناسی گفت: «یکی از مهمترین نکاتی که شهید مطهری در آثار خود درباره هنر بدان تاکید کرده این است که نباید فلسفه هنر و زیباییشناسی را از فلسفه اخلاق جدا کرد، چرا که این دو مفهوم از هم جدا نیست. یک هنرمند همواره باید از خود این سوال را بپرسد که با اثر هنریاش از چه چیزی تجلیل میکند؛ فضیلتهای اخلاقی یا رذائل؟ چرا برخیها خائن را «قهرمان» نشان میدهند؟ برای مثال در بسیاری از فیلمهای هالیوودی میبینید که فضا بهگونهای چیده میشود که شکنجهگران سازمان سیا قهرمانان آن به شمار میروند. با این کار، شکنجه را توجیه میکنند. برای مثال در دیالوگی از سریال 24 میگفت که «اگر او را شکنجه کنم به گناهش اعتراف میکند اما اگر شکنجه نباشد چیزی معلوم نمیشود»!
رحیمپور اغذی تاکید کرد: عدهای میگویند «هنر برای هنر» و «ما فقط به دنبال تکنیک و زیباییشناسی هنر هستیم». باید از آنان پرسید که هنر و زیباییشناسی را در خدمت زشتی قرار دادید یا زیبایی؟ محتوا باید زیبا باشد و این زیبایی یعنی درست بودن. زیباییشناسی حسی در کنار زیباییشناسی عقلی و منطقی باید قرار گیرد و در کنار هم معنا پیدا میکنند. خروجی زیباییشناسی حسی بدون توجه به زیبایی اخلاقی و محتوایی همین سلبریتیهایی است که در سینمای هالیوود نمونه آن را میبینید.
اندیشه شهید مطهری درباره عدالت را باید فراتر از نظریهپردازی دید
حجت الاسلام محمدمطهری، فرزند استاد مطهری دیگر سخنران این همایش بود. موضوع سخنان او «عدالت در اندیشه و سیره شهید مطهری» بود.
ایشان درباره عدالت در اندیشه شهید مطهری گفت: عدالت وجود شهید مطهری را گرفته بود و صرف این نبود که نظریه پردازی کند. وقتی میخواهیم این موضوع را در اندیشه شهید مطهری بررسی کنیم اشتباه است که تنها به سرچ یک کلیدواژه در آثار ایشان بسنده کنیم بلکه باید عمیقتر این موضوع را مورد بررسی قرار داد.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: البته همانطور که میدانید عدالت معنا و مفهوم گستردهای دارد و تنها یکی از معانی آن مفهومی در مقابل ظلم دارد. عدالت جنبههای متعددی دارد و تنها نمیتوان به آن نکاتی بسنده کرد که شهید مطهری مستقیما درباره عدالت صحبت کرده است.
 |
او با ذکر یک مثال سخنان خود را ادامه داد و گفت: در پژوهشی از دانشجویان یکی از دانشگاه غربی پرسیده بودند «زمانی که نام اسلام را میشنوید، یاد چه موضوعاتی میافتید؟» پاسخها متفاوت بود اما بخش عمدهای از آنان گفته بودند که با شنیدن نام اسلام به یاد ظلم به زن میافتیم. این موضوع در حالی است که شهید مطهری در کتاب « نظام حقوق زن در اسلام» به تفصیل درباره این موضوع سخن گفتهاند. شاید در ظاهر سخنی از عدالت در این اثر نباشد، اما در باطن از عدالت صحبت میشود. همچنین در کتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران»، شهید مطهری به کسانی پاسخ میدهد که میگویند اسلام به صورت ناعادلانه وارد ایران شده است.
حجت الاسلام مطهری با طرح یک پرسش صحبتهای خود را ادامه داد و گفت: آیا شهید مطهری به مسائل تئوریک در باب عدالت پرداخته است؟ خیر مسلما اینگونه نیست. دقت داشته باشید عمده آثار شهید مطهری به جز سخنرانیهای ایشان در عمر 80 روزهاش بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در دوران طاغوت و در شرایط خفقان آن روز نوشته شده است. در حقیقت شرایط بهگونهای نبوده است که بتوانند گام عملی برای عدالت بردارند اما راهکارها برای اجرای عدالت در جامعه در آثار ایشان بسیار متعدد است. بنابراین میتوان گفت ایشان در تبیین آن چیزی که به رفع ظلم کمک میکند کار کرده و از نظر عملی وارد میشده است.
افروغ: عدالت، کلیدیترین مفهوم در فلسفه سیاسی اجتماعی امام علی (ع) است
در دومین روز از این همایش، دکتر عماد افروغ و حجت الاسلام لکزایی درباره ابعاد فکری و اندیشهای استاد مطهری سخنرانی کردند.
دکتر افروغ با اشاره به تعریف عدالت برپایه حق گفت: در ادبیات دینی ما اشاره شده است که عدالت مبتنی بر مفهوم حق است. برای مثال آن را قرار دادن هر چیزی در جای خود تعریف کردهاند یا گفتهاند عدالت به معنای «اعطای حق به صاحبان حق» است. بنده معتقدم که هیچ نگاهی نمیتواند جامعتر از تعریف عدالت بر پایه حق باشد اما پرسش اساسی اینجاست که حق چیست و ذیحق کیست؟ همچنین باید این سوال را پرسید که آیا حق قراردادی است یا حقیقی و وجودی؟ به نظر میرسد که اگر منشا حق وجودی نباشد، دچار سردرگمی میشویم، اگرچه حتما قراردادهایی وجود دارد. این موضوع درباره مفهوم «شایستگی» هم وجود دارد، اما باید دقت داشت که حق عام است و شایستگی خاص است.
 |
وی با اشاره به رویکردهای مختلفی که درباره حق و عدالت وجود دارد، گفت: پرسشهای اساسی درباره تعریف و مفهوم حق وجود دارد که اگر بتوانیم این پرسشها را ساماندهی کنیم میتوانیم رویکردهای مختلف عدالت را مورد ارزیابی قرار بدهیم. بنده رویکردهای مختلف درباره موضوع حق را توضیح میدهم؛ اولین رویکرد، نگاه طبیعتگرایانه است؛ نه به معنای اینکه حق طبیعی است، بلکه انسانها خلقت نابرابر دارند، بنابراین نمیتوان یکسان به آنها نگاه کرد. بنابراین ریشه نابرابری و بیعدالتی بیش از آنکه طبیعی باشد، اجتماعی است. دیدگاه دیگر نیز مبتنی بر بیطرفی دولت است. بدین معنی که دولتها باید بیطرف بوده و در این موضوع دخالتی کنند.
وی با طرح یک پرسش صحبتهای خود را ادامه داد و گفت: حال که متوجه شدیم بین حق، هستی و ذات ارتباط معناداری برقرار است، آیا میتوانیم از خالق هستی به راحتی عبور کنیم؟ بنده سالهاست که با این سوال یقه لیبرالها و اومانیستها را میگیرم. مگر میشود از هستی و حق مترتب بر آن صحبت کنیم اما از خالق هستی سخن نگوییم؟
این پژوهشگر و استاد دانشگاه با اشاره به مفهوم حق در نهج البلاغه گفت: خطبه 34 و 216 نهج البلاغه و نامه مالک اشتر مهمترین اسناد نهج البلاغه درباره مفهوم حق و عدالت است. در خطبه 34، امیرالمومنین، هم حق مردم را بیان میکند، هم حق والی. این خطبه یکی از مترقیترین سندهای حقوق بشر به شمار میرود. براساس گفته ایشان، حق مردم بر گردن والی خیرخواهی است، اینکه به آموزش آنان بپردازد و بیتالمال را یکسان تقسیم نماید. در نقطه مقابل، والی نیز حقی به گردن مردم دارد؛ وفاداری به بیعت، دفاع از حق او و اطاعت امر از جمله این حقوق است. در خطبه 216 بسط یافته این موضوع را میتوان دید. در نامه مالک اشتر نیز مصادیق حق به زیبایی بیان شده است. براساس مفاهیم مطرح شده در این نامه، عطوفت و مهربانی، روحیه عفو و بخشش یکی از حقوق مردم به گردن والی است.
وی تاکید کرد: در جمعبندی این بخش باید بگویم که کلیدیترین و با ارزشترین مفهوم در فلسفه سیاسی اجتماعی و حتی فلسفه تاریخ نزد امام علی علیه السلام، موضوع عدالت است. منظور از عدالت، اعم از عدالت قضایی، اجتماعی، فردی و .... است. با همین توضیح اگر میخواهید که حق بر باطل پیروز شود، باید رویکرد عدالتگرایانه را در پیش گرفت.
لکزایی: شهید مطهری عدالت را مقدم بر آزادی و امنیت میدانست
حجت الاسلام لکزایی پژوهشگر و استاد دانشگاه نیز با موضوع «عدالتگستری و امنیت در اندیشه شهید مطهری» سخنرانی کرد.
وی با اشاره به ابعاد فکری و اندیشهای شهید مطهری گفت: استاد مطهری معتقد است که هر موجود زندهای برای بقا، رشد و کمال خود نیازهایی دارد اما 3 نیاز از بقیه اساسیتر است؛ تربیت، امنیت و آزادی. تربیت به این معنا که مربی آن هر امکاناتی که برای رشد او لازم است را در اختیارش قرار دهد. امنیت نیز به این معناست که آن چیزی که در اختیار دارد را از او نگیرند. استاد مطهری در تعریف امنیت میفرمایند: «آنچه که ما براساس عدالت به دست آوردهایم و یا خداوند براساس تکوین به ما داده است، کسی از ما نگیرد.» برای مثال خداوند به ما جان داده است و کسی اجازه ندارد آن را از ما بگیرد. آزادی هم بدین معناست که مانعی در راه رشد او وجود نداشته باشد. نه فقط انسان بلکه هر موجود زندهای اگر بخواهد رشد کند نیاز به همین 3 عنصر دارد.
 |
او با طرح یک پرسش صحبتهای خود را ادامه داد و گفت: در این بین باید پرسید که جایگاه عدالت کجاست؟ استاد مطهری میفرماید که عدالت در جایگاه بالاتری قرار دارد و پیشزمینه اساسی برای تحقق هر 3 مورد آزادی، امنیت و تربیت، مفهوم عدالت است. البته برای تحقق این موضوع، عدالت به تنهایی کافی نیست و در کنار آن توحید نیز به چشم میخورد. در حقیقت عدالت و توحید ملازم یکدیگر است. به عبارت دیگر، اگر به خداوند ایمان آوردیم و تجلی اجتماعی (عمل صالح) نیز پیدا کرد، به عدالت رسیدهایم. بنابراین انسان یا دولتی که عادل میشود، 3 نکته را رعایت میکند؛ عوامل رشد و ارتقای افراد را فراهم میکند (تربیت)، امنیت آنان را تامین میکند و سوم مانع رشد آنان نیز نمیشود.
حجت الاسلام لکزایی در بخش دیگری از سخنان خود درباره مفهوم « عدل کلی» از منظر شهید مطهری گفت: شهید مطهری در یکی از مهمترین سخنرانیهای خود درباره عدل کلی صحبت کردهاند؛ استاد مطهری سخنان خود را از این پرسش آغاز میکنند که ما عدالت را دوست داریم اما آیا عدالت ورزیدن را هم دوست داریم؟ آیا انسان فطرتاً عدالتگرا است؟ در اینجا بحث پیچیده میشود. اکثر فلاسفه امروز دنیای غرب معتقدند که انسان عدالتگرا نیست.
این پژوهشگر و استاد دانشگاه با اشاره به اندیشه شهید مطهری در موضوع عدالت و پاسخ او به فلاسفه غربی گفت: شهید مطهری در پاسخ به این اندیشمندان غربی معتقد است که حرف نیچه، راسل و دیگر اندیشمندان غربی درست نیست. به عبارت دیگر تصور اشتباهی است که بشر را منفعت طلب و خودشیفته بدانیم. دقت داشته باشید که نتیجه آن تفکر اندیشمندان غربی این است که باید تسلیم قدرت شویم. کسانی که این تئوری را میپذیرند معتقدند که باید گشت و قدرت را پیدا کرد تا با قدرتمند شدن کسی توان مقابله نداشته باشد. در این بین شهید مطهری معتقد است که خداوند با فرستادن انبیاء پاسخ آن سوال اساسی را داده است. نکته مهمی که در کارنامه انبیاء و ائمه دیده میشود این است که آنان از گناه به دور هستند.
در این همایش همچنین از مجموعه مقالات پانزدهمین دوره همایش «حکمت مطهر» که سال گذشته به صورت مجازی برگزار شده بود، رونمایی شد. علاوه براین، پرسش و پاسخ دانشجویان از استاد حاضر در جلسه برگزار شد.