استاد رحیم پور ازغدی سخنران شانزدهمین همایش حکمت مطهر
رحیمپور ازغدی: هنر به عنوان «زیبایی وسیله» مورد احترام و تاکید است، به شرط آنکه در خدمت «زیبایی هدف» قرار گیرد
حسن رحیمپور ازغدی در نخستین روز همایش حکمت مطهر دانشگاه صدا و سیما گفت: اگر آرمان اصلی دین، تعالی و تکامل انسان است، هنر به عنوان زیبایی وسیله حتما مورد احترام و تاکید است، به شرط آنکه در خدمت زیبایی هدف قرار گیرد.
به گزارش روابط عمومی دانشگاه صداوسیما شانزدهمین همایش «حکمت مطهر» همزمان با سالگرد شهادت آیت الله مطهری به همت دانشگاه صدا و سیما برگزار میشود. در این همایش که امسال در روزهای دوشنبه و سه شنبه 19 و 20 اردیبهشت ماه 1401 و با موضوع «عدالت در گام دوم انقلاب اسلامی» برگزار میشود، چهرههای نام آشنای عرصه علوم انسانی و نخبگان دانشگاهی درباره ابعاد مختلف فکری استاد مطهری سخن میگویند.
از جمله سخنرانان این همایش میتوان به حسن رحیمپور ازغدی، محمد مطهری، نجف لکزایی، عماد افروغ و ... اشاره کرد.
نخستین سخنران این مراسم حسن رحیمپور ازغدی بود. او درباره عدالت از منظر شهید مطهری سخن گفت: در این جلسه میخواهم مقوله عدالت در هنر و رسانه را با نگاه به آن چیزهایی که شهید مطهری درباره فلسلفه هنر گفته است، مطرح کنم.
وی ضمن ارائه تعریفی از عدالت گفت: اگر عدالت را به معنای «هر چیزی جای خود» تعریف کنیم، اولین معنایش این است که هر چیزی باید دقیقا در جای خود قرار گیرد. در حقیقت، در نظام هستی هر چیزی جایگاه خود را دارد و مهندسی شده است. شما به عنوان هنرمند و اهالی رسانه در این جلسه حضور دارید، پس باید بدانیم که رسانه و هنر چه جایگاهی دارند و عدالت در آنها چگونه معنا پیدا میکند؟
وی با اشاره به کسانی که اعتقاد به جدایی هنر و عقیده دارند، گفت: کسانی که در عرصه هنر، رسانه و خبر ادعا میکنند که اینجا جای آموزش نیست و صرف زیبایی و هنرمندی است، اشتباه میکنند. هنرمند و فرد رسانهای که میگوید «چیزی به مردم نمیگویم و فقط هنرم را در معرض دید گذاشتهام»، متوجه نیست که نمیتوان چیزی گفت و در عین حال چیزی نگفت! برای مثال، اگر یک دوربین را به صورت ثابت روبهروی یک دیوار صاف هم قرار بدهید، پیام دارد، حتی اگر خود هنرمند متوجه نشود که پیام آن چیست. دقت داشته باشید «سکوت» پیام دارد، چه برسد به فیلمسازی، مستندسازی، کشیدن یک نقاشی و ... . بنابراین ارتباط بین هنر و رسانه با ایدئولوژی، عدالت، عقیده و اخلاق مهمترین نکتهای است که باید بدان توجه داشت.
رحیمپور ازغدی بیان داشت: رسانه و هنر به افکار عمومی جهتدهی میکند، برای آنان فهرست خوب و بد مینویسد و سبک زندگی درست یا غلطی را آموزش میدهد. یک هنرمند با اثر هنریاش، خودش را تکثیر میکند، بنابراین باید از خود بپرسد که من کیستم؟ آیا ارزش تکثیرشدن دارم؟ بنده معتقدم کسانی که میگویند هنر ارتباطی با عقیده، ایدئولوژی، حق و باطل ندارد، اشتباه میکنند. کار خبری و هنری در افکار و اخلاق عمومی اثرگذار است و افکار عمومی همان عقیده، هستیشناسی، جامعهبینی و ... است. بنابراین به شما توصیه میکنم که اجازه ندهید کسی به شما بگوید «هنر، رسانه و خبر ارتباطی با حق و باطل ندارد؛ قطعا ارتباط دارد.»
او با اشاره به اینکه کار رسانهای میتواند عادلانه یا ظالمانه باشد، گفت: هنر میتواند در خدمت ظلم یا عدل قرار گیرد. هر حرفی یا بهجاست یا بیجا؛ بنابراین کار رسانهای میتواند عادلانه و بهجا یا ظالمانه باشد. برای مثال به آثار هنری متعددی که در سراسر دنیا ساخته میشود دقت کنید. ممکن است بسیاری از آنها از نظر بصری زیبا و جذاب باشند، اما در کنار آن باید به زیبایی محتوا نیز دقت داشت. به عبارت دیگر، زیبایی فرم، هم میتواند مشمول عدالت قرار گیرد هم ظلم، اما زیبایی محتوا، فراتر از آن است. هرجا محتوا هست، ایدئولوژی داریم، یعنی ظلم و عدل داریم. خیلیها را داشتیم که در ابتدای انقلاب فیلمهای ارزشی میساختند اما بعدا رفتند و در اسرائیل برای بهاییها فیلم ساختند. در نقطه مقابل کسی هم مثل نادر طالبزاده را داشتیم که از آمریکا آمده بود اما با دوربینش به جبهه رفت و از دفاع مقدس فیلم ساخت.
این پژوهشگر و استاد دانشگاه درباره فیلم ظالمانه یا عادلانه گفت: عدهای حرف از زیباییشناسی میزنند اما متاسفانه فیلمهایی میسازند که به صورت مستقیم دعوت به خیانت، فساد و حماقت میکند. از سویی دیگر، عدهای داریم که وارد مقولات فلسفی میشوند که خودشان هم آن را نمیفهمند. خروجی برخی فیلمها ناامیدی است، یا به مخاطب القا میکند که نان حلال و حرام فرقی ندارد، مذهب، خرافات است و ... این تناقضات در فیلمهای طنز هم دیده میشود؛ فیلم طنز عادل آنی است که ظلم و گناه را مسخره کند و فیلم طنز ظالم آنی است که عدل و پاکی را مسخره میکند. این موضوع در عکاسی و خبرنگاری هم وجود دارد. میتوان از همین جلسه به شیوههای متفاوتی عکس گرفت تا بازنماییهای متفاوتی از آن گزارش داد.
وی با اشاره به دیدگاه شهید مطهری درباره فلسفه هنر و زیباییشناسی گفت: یکی از مهمترین نکاتی که شهید مطهری در آثار خود درباره هنر بدان تاکید کرده این است که نباید فلسفه هنر و زیباییشناسی را از فلسفه اخلاق جدا کرد، چرا که این دو مفهوم از هم جدا نیست. یک هنرمند همواره باید از خود این سوال را بپرسد که با اثر هنریاش از چه چیزی تجلیل میکند؛ فضیلتهای اخلاقی یا رذائل؟ چرا برخیها خائن را «قهرمان» نشان میدهند؟ برای مثال در بسیاری از فیلمهای هالیوودی میبینید که فضا بهگونهای چیده میشود که شکنجهگران سازمان سیا قهرمانان آن به شمار میروند. با این کار، شکنجه را توجیه میکنند. برای مثال در دیالوگی از سریال 24 میگفت که «اگر او را شکنجه کنم به گناهش اعتراف میکند اما اگر شکنجه نباشد چیزی معلوم نمیشود!»
رحیمپور اغذی تاکید کرد: عدهای میگویند «هنر برای هنر» و «ما فقط به دنبال تکنیک و زیباییشناسی هنر هستیم». باید از آنان پرسید که هنر و زیباییشناسی را در خدمت زشتی قرار دادید یا زیبایی؟ محتوا باید زیبا باشد و این زیبایی یعنی درست بودن. زیباییشناسی حسی در کنار زیباییشناسی عقلی و منطقی باید قرار گیرد و در کنار هم معنا پیدا میکنند. خروجی زیباییشناسی حسی بدون توجه به زیبایی اخلاقی و محتوایی همین سلبریتیهایی است که در سینمای هالیوود نمونه آن را میبینید.
وی با بیان سوالی صحبتهای خود را ادامه داد و گفت: میخواهم سوالی را مطرح کنم و آنهم این است که آیا اسلام با برخی از هنرها مثل مجسمهسازی، خوانندگی، موسیقی و ... مشکل دارد؟ جالب است که یکی از آنان میگفت 1400 سال است که اسلام با موسیقی و زیبایی مشکل دارد! حال باید پرسید که مشکل کجاست؟ حتی یک نمونه از زیباییستیزی در فلسفه اخلاق و احکام اسلامی نمیبینید. بنابراین ماجرا از چه قرار است؟ باید پاسخ داد که هدف دین و به ویژه اسلام زیباسازی انسان و مبارزه با زشتی روح و اخلاق است. پس محدویتها برای چیست؟ ممکن است زیبایی ظاهری، جزئی و صوری در برخی از آنها به کار رفته باشد اما وسیلهای علیه زیبایی مطلق هستند.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: دلیل مخالفت با مجسمهسازی این بود که مجسمه، بزرگترین ابزار تخریب انسان در آن زمان بود، چرا که با شرک و بتپرستی پیوند خورده بود. بنابراین زیبایی به طور مطلق یک ارزش است، به شرط آنکه آن زیبایی را در خدمت یک زشتی بزرگتر به کار نبریم. زیبایی فرم را علیه محتوای زیبا به کار نبریم. اگر به کار برده شد، با هدفتان مخالفت میشود، نه با آن زیبایی.
رحیمپور ازغدی در بخش پایانی صحبتهای خود گفت: اگر آرمان اصلی دین، تعالی و تکامل انسان است، هنر به عنوان زیبایی وسیله حتما مورد احترام و تاکید است، به شرط آنکه در خدمت زیبایی هدف قرار گیرد. با همین مفهوم میتوان هنر متعهد و غیرمتعهد و آزاد را تعریف کرد. بنده معتقدم که هنر غیرمتعهد اصلا وجود ندارد. همه آثار هنری متعهداند اما یا متعهد به عدالتاند یا به ظلم. متعهد به راستاند یا دروغ و ... تاکید میکنم هر هنری که انسان را از عقلانیت و عدالت جدا کند، حرام است. هر اثر هنری که عقل را تضعیف میکند، حرام است.